جدول جو
جدول جو

معنی شوی کرده - جستجوی لغت در جدول جو

شوی کرده
شوهر کرده
تصویری از شوی کرده
تصویر شوی کرده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوی کردن
تصویر شوی کردن
شوهر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روی کردن
تصویر روی کردن
توجه، اقبال، استقبال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصی کرده
تصویر خصی کرده
اخته کرده، اخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شور کردن
تصویر شور کردن
پر نمک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوخی کردن
تصویر شوخی کردن
بی حیایی کردن، پرروئی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوهر کرده
تصویر شوهر کرده
دختر یا زنی که شوهر انتخاب کرده ثیب شوی کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شور کردن
تصویر شور کردن
مشورت کردن، کنکاش کردن، رای زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوی دیده
تصویر شوی دیده
ویژگی زنی که شوهر کرده، شوهرکرده، بیوه زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روی کردن
تصویر روی کردن
رو کردن، توجه کردن، به کسی یا چیزی رو آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوی دیده
تصویر شوی دیده
((دِ))
زن بیوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شوخی کردن
تصویر شوخی کردن
Banter, Joke
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قوی کردن
تصویر قوی کردن
Brace, Muscle
دیکشنری فارسی به انگلیسی
усиливать , накачать
دیکشنری فارسی به روسی
wzmacniać, budować mięśnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
жартувати , жартувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
зміцнювати , качати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
rafforzare, rafforzare i muscoli
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
versterken, spier ontwikkelen
دیکشنری فارسی به هلندی
मजाक करना , मजाक करना
دیکشنری فارسی به هندی
मजबूती देना , मांसपेशियाँ बनाना
دیکشنری فارسی به هندی